شبی که ننه سرما همچون سالهای پیش با بقچهای گلدار و هزاران چراغ در دست، خود را به دخترک دلبر پاییز رساند، ردای سرخش را بر شانههای او انداخت، در آغوشش کشید و تا بامداد برایش قصه گفت، قصههایی از امید و عشق و وصال … آخر میدانید، ننه سرما خودش دلداده است.
دلدادهی عموی بهار، عمو نوروز. تا اینکه دخترک پاییز با دامن چیندار نارنجیاش و چشمانی خیس بر زانوان ننه سرمای مهربان به خواب فرو رفت، خوابی بس عمیق و طولانی … حال ننه سرما مانده بود و زمینی تشنهی نور و برف …
همان هنگام مردمانی از سرزمین پارس، خشنود از حکومت دوبارهی روشنایی بر سرزمینشان گرداگرد هم آتش افروختند و پای کوبیدند و خدای را سپاس گفتند …
مردمانی که روزیشان را از برکت زمین و آسمان و خورشید داشتند. اما پاییز زیبا و دلانگیز آنها را ناامید و مایوس کرده بود. خورشید روزهای پاییزی عمری کوتاه داشت و مردمان آن دیار به گمان خود آن را شوم میپنداشتند. برای آنها به مثابه جدالی بین تاریکی و روشنایی بود.
و داستان آن شب سینه به سینه و نقل به نقل گشت و گشت و گشت تا به ما رسید. هرسال به رسم دیرینه طبیعت، ننه سرما در شبانگاهی از راه میرسد و پاییز دلبر را راهی خوابی عمیق میکند. گرد سپید برف را بر زمین خسته ما میپاشد و ما هم پیروزی خورشید در نبرد با اهریمن تاریکی را جشن میگیریم. ما نیز در شرکت حس هفتم با رویای ننه سرما شما را یلدایی میکنیم.
یلدایی متعلق به مردمان ایرانِ همیشه سبزمان
یلدا برای مردمان ایران زمین تقدسی دارد همچون نوروز. یلدایی که به نور ختم میشود و زایش و برکت و نیکی. یلدایی سرخ که تداعیگر طلوع مهر است و خورشید. به همین خاطر است که هیچگاه عطر و بوی آن از زندگی این مردمان کاسته نمیشود. هر سال پرشور و شوقتر از پیش آیین آن را به جای میآورند.
آئینی بس کهن اما دلچسب که با گذر سالها، همچنان به زندگی آنان جانی دوباره میدهد. آنچه یلدا را نزد مردم ایران و حتی مردم جهان جذابتر و دوستداشتنیتر میکند این است که در هر نقطه از این خاک با آئینها و رسومی متفاوت مواجه خواهیم شد که همگی آنها از عشق به روشنایی و برکت و آگاهی نشات میگیرند.
اما آنچه در همه جای ایران زمین اتفاق میفتد تا یلدا را به شبی فراموشنشدنی و پرشور تبدیل کند، گرد هم آمدنها و به جا آوردن رسومی است که در بین تمام مردم جایگاهی ویژه دارد. به پاس بزرگداشت این شب که به آن شب چله هم میگویند اقوام و خانوادهها در کنار هم تولد نور و روشنایی را جشن میگیرند.
- یکی از جذابترین و شیرینترین لحظات این شب برای همه مردم آنجاییست که حافظ شیرین سخن از دنیای ناشناختهای سرشار از ایهام میگوید که در اندیشه و کلام اوست و ما را وامیدارد تا بیندیشیم و جایگاه خود را در آن دنیا بیابیم. که همیشه جایگاهی است بس امیدوارکننده با پایانی دلنشین.
آنجا که میگوید:
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زدهام فالی و فریادرسی میآید
- شاهنامه، این شناسنامه اصیل ایرانیان اثر دیگریست که یلدا را جاودانهتر و ارزشمندتر میسازد. این شاهکار پارسی که سفیر مردم ایرانمان در خردورزی و صلحطلبی است دارای جایگاهی بس کهن و گرانبها در این شب به یادماندنی میباشد.
- این شب خاطرهانگیز و پرشور فرصت و بهانهای است بس شیرین برای آنکه افراد خانواده برای باری دیگر دور هم جمع شوند، به گفتگو بپردازند و گرما و صمیمیتی که در طی روزهای پرمشغله کمرنگ شده، دوباره رنگ و بویی خاص و سرشار از مهر بگیرد.
هدیه دادن در شب یلدا به عزیزانمان
- هدایای تبلیغاتی یلدا دادن به آنهایی که دوستشان داریم یکی دیگر از رسوم قشنگ و خواستنی این شبهاست. تا بتوانیم به اطرافیانمان جایگاه ارزشمندشان در زندگیمان را یادآوری کنیم و به آنها اطمینان دهیم که حتی در شلوغترین روزهای زندگیمان هم حضوری پررنگ دارند.
- داستانها و افسانههایی که پدربزرگها و مادربزرگها در سینه خود دارند گنجینهای است گرانبها که یلدا یک فرصت فوقالعاده برای زنده کردن و گوش سپردن به آنهاست. داستانهایی پربار و ارزشمند که یلدایتان را تبدیل به شبی جادویی خواهد کرد.
- شبی که سفرهای بس زیبا و سرشار از شیرینیها و آجیل و مزین شده با میوههایی چون انار و هندوانه میگسترانند. سرخی انار و هندوانه به دلیل دلبستگی نیاکان ما به آئین مهر که همان نماد خورشید است و مایه برکت و باروری میباشد.
- بنا بر اعتقاد گیلانیان گرم و دوستداشتنیمان، خوردن هندوانه در شب یلدا، احساس تشنگی در تابستان و سرما در زمستان را از بین خواهد برد.
- مردم غیور آذربایجانمان هندوانهها را در سینی مزین با شالی سرخ و زیبا به خانههای تازهعروسهایشان میبرند و شمالیهای خونگرم و تلاشگرمان ماهی بزرگی را به زیباترین شکل در سینی آماده و به آنها پیشکش میکنند.
- این در حالی است که هموطنان خوب و مهربان قزوینی، کدوهای تنبل قرمز را که نمادی از خورشید هستند تکه تکه میپزند و در ظروف کشک برای میهمانانشان سرو میکنند. آنها همچنین میوههای خشک و تر و سرخفامی که به شبچره معروف است را به امید زمستانی پربرکت همراه با خوراکیهای دیگر میخورند.
- جایگاه و نقش مادربزرگهای قزوینی در شب یلدا بسیار ستودنی و خواستنی است. آنها سرنوشتشان را به ننه سرما گره زدهاند. معتقدند گریه ننه سرما، نشانهی باران دلانگیز، بیرون ریختن پنبه از لحاف، نماد سپیدی و باریدن برف است و اگر گردنبند مروارید ننه سرمای دلداده و عاشق قصهی ما پاره شود؛ تگرگ خواهد بارید.
این مادربزرگهای زندهدل و دوستداشتنی وقتی برای آوردن آجیل و تنقلات کمی تاخیر میکنند با بازیگوشیها و شیطنتهای نوههایشان مواجه میشوند. کوچولوهایی که با آواز “هرکی نیاره شبچره، موش انبارش رو بچره” مادربزرگشان را وادار به آوردن سریعتر تنقلات میکنند.
- رسم زیبا و انساندوستانهی “کاسه بهره” رسمی است که مردم کهگیلویه و بویراحمد طی آن در شب یلدا برای مردم تهیدست و نیازمند غذا تهیه میکنند.
بیشتر بخوانید: تاثیر حواس پنجگانه بر هدایای تبلیغاتی - در لرستان زیبایمان شبچله را به نام “شو اول قاره” میشناسند.
یلدای باستانی ایران زمین
گندم، شاهدانه، گردو و کنجد موادی ست که نوعی خوراکی مخصوص این شب پربرکت را با آنها آماده میکنند.
نوجوانان و جوانان لرستانی با رفتن به پشتبام همسایهها و دراز کردن شال از آنها درخواست خوراکی به عنوان عیدی میکنند و همسایگان هم در کمال عطوفت و مهربانی درخواست آنها را پاسخ میگویند. در جواب مهربانیشان این اشعار را بر سر بامها میخوانند:
“امشب اول قاره، خیر د هونت بواره”
امشب اول زمستان است و خیر از خانهات ببارد.
“نون و پنیر و شیره، کیخا هونت نمیره”
نون و پنیر و شیره، صاحبخونت نمیره.
- شب چراغ، شب چلهی مردم دوستداشتنی خراسان است. در گذشتهها هر میهمانی برای رفتن به شبنشینی شب یلدا چراغی را همراه خودش میبرد. و چهل چراغی که نماد فراوانی ست از رسوم زیبا و جذاب آنها بوده است.
- آشیقها همان نوازندگان خیابانی تبریز، در این شب طولانی محلهها را پشت سر هم طی میکنند و به نقل افسانهها و داستانهایی در قالب آواز و موسیقی میپردازند.
شب چله برای نوعروس و دامادان در جای جای نقاط ایرانمان شبی بسیار به یاد ماندنی خواهد بود. طبق آئین و سنن توجه ویژهای به آنان میشود. چرا که خانواده داماد با هدایایی نفیس و سینیهای تزئین شده و زیبا به خانهی عروس رفته و این شب تبدیل به یک شب دلنشین و خاطرهآمیز برای آنان خواهد شد.
بیشتر بخوانید: مدل های متنوع سررسید و تقویم
فراموش نکنیم:
چیزی به شب یلدای امسالمان نمانده است. ننه سرما در راه است و دخترک دلبر پاییز کمکم چمدانش را برای سفری دیگر خواهد بست. خود را برای شب یلدای شگفتانگیز دیگری آماده کنیم تا بتوانیم گرمابخش دل عزیزانمان در وانفسای سرد و سوزناک زمستان باشیم.